کاندیداهای نهایی اسکار خارجی زبان؛ حضور فروشنده و نبودن برنده‌ی گلدن‌گلوب Elle که قبلا درباره‌ی آن نوشته بودم.

با فرمان اخیر ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا، اصغر فرهادی در موقعیتی از جنس فیلم های خودش قرار گرفته است.

از یک سو متن های اخیر منتشره از وی، نوعی میهن پرستی و اهمیت دادن به مردم را تجویز می کند، انتظارات را از وی بالا برده است. از سوی دیگر او با داشتن پاسپورت آمریکایی می تواند به راحتی در مراسم اسکار شرکت و از آن چه افتخار برای سینمای ایران می خواند، دفاع کند!

تحریم اسکار به وجهه بین المللی او لطمه خواهد زد و عشاق آمریکا در ایران را علیه وی خواهد شوراند. همان طور که بر علیدوستی شوریدند. البته خانم بازیگر انتخاب دوم فرهادی (پاسپورت آمریکایی) را نداشت، (و به قولی روغن ریخته را نذر امامزاده کرد) ولی به هر حال منفعل عمل نکرد. البته فضای ضد ترامپ هالیوود را نباید فراموش کرد که در این صورت شاید حتی این محدودیت پرنده اقبال را بر دوش فرهادی بنشاند!
از سوی دیگر حضور در این مراسم می تواند مهر تاییدی بر افتراق مدعیان روشنفکری از مردم باشد و این حس را به وجود آورد که صحبت از خواست توده مردم برای این قشر، تنهایی ابزاری برای خودنمایی هستند!

گرچه نه این گزاره ها و نه خلاف آن ها با یک تصمیم یک کارگردان در یک روز خاص اثبات نمی شوند اما محکی جدی است که عیار بسیاری از سخنان را می سنجد.

آیا این داستان یک پایان باز خواهد داشت؟