«گشت ۲» رکورد فروش سینمای ایران را شکست. قسمت اول این فیلم پس از مدتی در حالی که فروش خوبی داشت به علت اعتراض‎هایی که به محتوای آن شد از اکرانی ناقص داشت. کارگردان معتقد است که در اکران «گشت ارشاد» سیلی خورده است؛ او در مصاحبه‌ای اعلام کرد که هر کس به او یک سیلی بزند دو سیلی به او خواهد زد و به تازگی «گشت ۲» را به عنوان سیلی او به بدخواهانش معرفی کرده است. تازه‎ترین فیلم «سعید سهیلی» از نسخه قبلی خود هنجارشکنانه‎تر و غیراخلاقی‎تر است و شاید بیش از هر کسی سیلی به گوش مخاطبان (بخصوص خانواده‎ها) است که صرفا برای سرگرمی به سینما می‎روند. اما «گشت ۲» بی‎هیچ مزاحمتی اکران شد و به فروش بالایی دست یافت. در ادامه تلاش می‎کنیم دلایل این اقبال را بررسی کنیم:

⭕️ تغییر ذائقه‎ی مخاطب: اولین فیلم کمدی سعید سهیلی «چارچنگولی» بود. این فیلم در فضایی ساخته شد که ژانر کمدی حاشیه‎ی امنیت خوبی در گیشه داشت. تهیه‎کننده‎ها برای سود بیشتر تن به ساخت هر فیلم کم مایه‎ای می‎دادند. استفاده از کمدین‎های مرد تلویزیونی در کنار یکی دو بازیگر زن جوان، فیلمنامه‎ای ساده و اغلب کپی از سینمای هند و فرآیند تولید مختصر و کوتاه، تبدیل به فرمولی پرسود شده بود. در آن زمان «چارچنگولی» از سایر رقبای خود پیشی گرفت و تا مدت‎ها رکورد فروش را در اختیار داشت. به تدریج سوژه‎ها و شخصیت‎ها تکراری شد و گیشه‎ها افت کرد. از آن زمان بود که آهسته آهسته پای مسائل جنسی به محتوای فیلم‎ها باز شد. «چارچنگولی» به همین شیوه توانست رکورد فروش فیلم را جابجا کند. این روند همین طور ادامه پیدا کرد تا به «گشت ۲» رسید. در واقع مخاطب فیلم‎های کمدی همواره با انتخاب‎های مشخصی روبرو بوده که حساسیت او را نسبت به برخی مسائل از بین می‎برد و راه‎ را برای هنجارشکنی بعدی باز می‎کند.

⭕️ جریان اصلی سینما: نبود تنوع در ژانر و مشابهت مولفه‎های روایی و داستانی جریان اصلی سینما باعث می‎شود فیلم‎هایی که صرفا خارج از دایره رئالیسم اجتماعی ساخته می‎شوند، اگر حداقل کیفیتی در ساخت داشته باشند، مورد توجه قرار ‎بگیرند.

⭕️ دوقطبی فیلم تجاری و فیلم هنری: عمده فیلم‎های سینمای ایران متاثر از موفقیت‎های «اصغر فرهادی» و «عباس کیارستمی» در جشنواره‎های خارجی هستند. فیلم‎هایی که سعی دارند با فرمول‎های فیلمسازی این دو کارگردان نظر جشنواره‎های خارجی را به خود جلب کنند. جریان اصلی سینما به تعریفی از هنر رسیده که محدود به رئالیسم فرانسوی و نئورئالیسم ایتالیایی است. ضد قصه و ضد قهرمان بودن، مولفه‎های اصلی این آثار بوده و فضای کلی بسیاری از آن‎ها تاریک، سیاه، افسرده و خشن است. همین چرک‎نمایی باعث می‎شود مخاطب خسته از این تعریف محدود از سینما به سمت فیلم‎های پر زرق و برق کشیده شود.

⭕️ گشت ارشاد: «گشت ارشاد» به مراتب از «گشت ۲» از حیث وجوه فنی بهتر و پیش‌رو تر بود. پشتوانه‎ی ایده‎ی نو قسمت اول در کنار حواشی پیرامون فیلم تاثیر زیادی در فروش قسمت دوم داشت. جنجالی که در متوقف شدن اکران «گشت ارشاد» به‌پا شد، زمینه را برای مانور سازندگان فیلم مبنی بر احتمال پایین کشیده شدن قسمت دوم از پرده سینماها فراهم ساخت. سازندگان فیلم از این ترفند به وضوح در تبلیغات فیلم استفاده کردند.

به لیست بالا می‎توان مواردی دیگری را نیز اضافه کرد. اما سوالی که وجود دارد این است که نهایت قبح شکنی و عبور از خط قرمزهای اخلاقی-عرفیِ جامعه برای کسب سود بیشتر کجاست؟ آیا از این پس شاهد عجین شدن ژانر کمدی با بی‎بندوباری اخلاقی خواهیم بود؟ باید گفت «گشت ۲» فاصله را تا رسیدن به «خماری» ایرانی کم کرده است.