«باغ انار» دومین ساخته ایلگار نجف، نماینده کشور آذربایجان در نودمین دوره اسکار بود. وی در سال 2004 با فیلم کوتاه «موسیقیدان‎ها» در بخش استعدادهای جشنواره برلین حضور داشت. اولین فیلم سینمایی وی «بوتا» نیز نماینده آذربایجان در اسکار 2012 بود. ایلگار نجف پیش از این نیز در ایران حضور داشته و از داوران بخش مسابقه‎ی بین‎الملل دوره‎ی بیست و هفتم جشنواره بین‎المللی فیلم‎های کودکان و نوجوانان در سال 1392 بوده است.

«شامل میزبان» پیرمردی است که همراه عروس و نوه خود در باغ انار زندگی می‎کنند. باغ منشأ شادی و افتخار اوست و گویی بخشی از هویت و وجود «شامل» در آن نهفته است. او برای مراقبت از باغ انار خانوادگی بیش از حد ضعیف شده و جهان اطراف او نیز تغییر کرده است. حال تمام همسایه‎های او باغ‎های خود را به یگانه سرمایه‏‌دار روستا فروخته و رفته‎اند. با این حال پیرمرد راضی به فروش باغ نمی‎شود. شامل در خانه با عروسش سارا و نوه‎ نوجوانش جلال که دچار نقص بینایی شده، زندگی می‎کند. هابیل پسر ارشد و مجبوب او، 12 سال قبل در یک حادثه رانندگی کشته شده و پس از آن قابیل، شوهر سارا، بی‎خبر روستا را ترک کرده‎ است.

قابیل در شبی بارانی باز می‎گردد و او از همان ابتدا با ظاهر مدرن خود و ایراد گرفتن‎های گاه و بیگاه از زندگی سنتی خانواده‎ نظیر نداشتن تلویزیون، زندگی آرام و یکنواخت آن‎ها را به چالش می‎کشد.

قابیل می‎گوید کار و درآمد خوبی دارد و تصمیم دارد خانواده‎اش را با خود به مسکو ببرد. شامل کاملا مشکوک است و جلال هم حس خوبی نسبت به این مهاجرت ندارد. بخشی از این حس، در همدردی با تنها شدن شامل است و بخشی دیگر بی‎اعتمادی به پدری که تا بحال او را ندیده است. اما سارا ـ بی آن که مخاطب علت آن را دریابد ـ خوشحال به نظر می‎رسد که همسرش بازگشته؛ با این که در تمام این سال‎ها هیچ اثری از او نبوده است.

فیلم در نمایش آرامش و زیبایی طبیعت و ایجاد هم‌حسی بیننده با زندگی سنتی روستایی موفق بوده است؛ اما فیلمنامه باغ انار تا حد زیادی به دیالوگ‏ وابسته است و به جای این که نشان دهد، سخن می‎گوید!

گرچه داستان فیلم حداقل در ظاهر نیم‌نگاهی به داستان پسران حضرت آدم دارد اما از نمایشنامه باغ آلبالو اثر آنتوان چخوف الهام گرفته است؛ به خصوص پایان‎بندی فیلم شباهت زیادی به نمایشنامه چخوف دارد. انتقاد چخوف در نمایشنامه خود بیشتر نسبت به افرادی است که تغییرات اجتماعی را نمی‎پذیرند یا توانایی سازگاری خود با آن‎ها را ندارند؛ اما فیلم نجف، مدرنیته را عامل تباهی و خراب کردن زندگی بکر روستایی می‎داند.

پایان فیلم واقعیت وجودی مدرنیته را از منظر خود معنا می‎کند و شیوه زندگی شامل و خانواده‎اش در آن را تقریباً غیرممکن نشان می‎دهد.

 

پیوند