«سه بیگانه» در گروه آثاری است که سعی دارد با تمسخر و به چالش‎کشیدن رفتارهای ناهنجار جامعه، نیشتر بر زخم‎های آن بزند. سعی می‌کند لبخندی ایجاد کند که بر آمده از تقبیح زشتی‎های رفتار اجتماعی و تناقضات شخصی افراد باشد. این شاید خوشبینانه‎ترین توصیف از سه بیگانه باشد. تقابل این زشتی‎های اجتماعی با چند (مثلا) خارجی بوی تحقیر ایران و ایرانی در برابر بیگانه را می‎دهد. به خصوص که خارجی‎ها آدم‎های منظمی هستند اما در ایرانِ بی‎نظم سیستم‎شان جواب نمی‎دهد؛ یکی درگیر افیون شده، دو نفر دیگر هم هر کدام به شکلی در دام زن‎های ایرانی افتاده‎اند.

فیلم زنان ایرانی را فاقد عناصر حیا و عفت نشان داده و تصویرسازی عروسکی از آنان دارد؛ زن موجودی بزک شده برای مرد است. در هر سکانسی زنی را می‎بینیم، فضا جنسی می‎شود و چشمان هیز مردان می‎چرخد. البته این‎ها زنان طبقه متوسط هستند. زن پایین شهری به اجبار کار می‎کند و صفات مردانه به خود گرفته. با لحن نامناسبی صحبت می‎کند و حتی دیگر نام مردانه‌ای دارد که در این موضوع نیز کنایه‎ای دیگر نهفته است.

سه بیگانه ایرانی‌ها را در دو گروه تقسیم کرده: مذهبی دگم که در اطرافش ریا جریان دارد و غیرمذهبی قرطی که حول او دروغ و نیرنگ جاری است. البته صفات این دو طیف گاهی در هم تنیده می‎شود و گویی دروغ در ژن ایرانی‎هاست. حتی در انتها می‎فهمیم که خود کارگردان هم به ما دروغ می‎گفته است. دین در دو چهره ظاهر شده است: بار اول دو برادر قلچماق که لب حوض وضو می‎گیرند و با چشمانی غضب‎آلود متعصبانه به خواهرشان چشم غره می‎روند. در حالی که هر دو در خانه‎اند و این خواهر است که کار می‎کند. و دیگری در هیبت روحانی فیلم که تنها لباس روحانی را دارد و اثری از اسلام در وی نیست. غیر از این دو جلوه، تفکرات باقی شخصیت‌ها کاملا سکولار است.

 کنایه‎های سیاسی فیلم سطحی و در حد کپی از مطالب شبکه‌های اجتماعی است. رفتارها و کنش‎های مردم در این عرصه نیز در همین سطح روایت شده. مردم و حتی نخبگان برای نابودی اسرائیل تنها شعار می‎دهند و مردی که پرچم آمریکا را آتش می‎زند، در حالت نشئگی است. فضاسازی و حرکات بازیگران در کنار دو پهلو حرف زدن آن‎ها به نوعی زبان دومی است که آن‎چه را در عیان نمی‎توانند بیان کنند، از طریق آن انتقال می‎دهند. فرمولی که فیلمسازان از برخی آثار هالیوودی وام گرفته‎اند و با قبح‎شکنی تدریجی، جای آن را در پرده سینما باز کرده‎اند.

به طور خلاصه می‎توان گفت فیلم ویژگی‎های کمدی‎های سخیف را در خود دارد. فیلم‎هایی که در دوره‎ای، نبض گیشه را در دست داشتند و اکنون نیز می‎توانند مخاطب خاصی را به سینما بکشانند. مخاطبی که غالبا خانواده‎هایی هستند که برای داشتن فضایی مفرح سراغ فیلم های کمدی می‎آیند اما پس از لبخندی نصفه و نیمه حس بدی از ایرانی بودنِ خود دارند.